با علی باش

فرهنگی سیاسی اجتماعی

دیگر از این همه نیرنگ به تنگ آمــده است

با علی لشکر شبرنگ به جنگ آمـده است

هان ببینید چه دندان به غضب می سـایند
کـه به پیکـار «علـی» شیـر عـرب مـی آینـد

فـاش پیـداست کـه از غیـظ برافـروختـه اند
و چه کیـن ها که در انبان دل اندوخته اند

ظـــاهـــرا  غصــهء میراث پـیـمـبـــردارند
تــا علــی را مـگـر از مسنـد دیـن بـر دارنـد

پس چه در خانه نشستیم؟ علی تنها ماند
منتظــر بهـر چـه هستیم؟ علـی تنهـا مـاند

پـای در معـرض حفـره اسـت، مراقب باشیم
کـوفــه آبستـن کفــر اسـت، مراقـب باشیـم

 
با ولـی باش مگـو راه ولایـت سخــت اسـت
آنکــه هـم پـای ولایـت نـرود بـدبخــت اسـت


این چه فتنه است که آفت زده ایمــان ها را
«اَیْـنَ عَمّــار» کـه روشـن بکنــد جــان هـا را.

«اَیْـنَ عَمّــار» کــه تـبـیـیــن حقــایق بکند**
«اَیْـنَ عَمّــار» کــه از دسـت شمــا دق بکند؟
 
خصم در گوشه نشسته است که تزویر کند
نکـنــد بــاز تــو را فـتـنــه زمـیــن گـیــر کـنــد


نکـنــد بــا شـتـــر مـعــرکــه هـمـــراه شـوی
نکـنـــد مـثـل «بنی ساعده» گـمــراه شـوی

خـصــم، خـصــم است ولو یار نمــاید خود را
در پــس دیــن تــو انـکــار نـمـــایـد خـــود را


دشمن این مرتبه قرآن سر نی خواهـد بـرد
آنکه مرد است به این مسئله پی خواهدبرد

نـیــزه نـیــزه اسـت ولـو بـر ســر او قـرآن هـا
کفر کفری است که بر خواستـه از ایمان ها


نیزه نیزه است و دراین قائله خون خواهد ریخت
کفر از این سجده بی مغز برون خواهد ریخت


دیگر از این همه نیرنگ به تنگ آمــده است
با علی لشکر شبرنگ به جنگ آمـده است

هان ببینید چه دندان به غضب می سـایند
کـه به پیکـار «علـی» شیـر عـرب مـی آینـد

فـاش پیـداست کـه از غیـظ برافـروختـه اند
و چه کیـن ها که در انبان دل اندوخته اند


ظـــاهـــرا  غصــهء میراث پـیـمـبـــردارند
تــا علــی را مـگـر از مسنـد دیـن بـر دارنـد

پس چه در خانه نشستیم؟ علی تنها ماند
منتظــر بهـر چـه هستیم؟ علـی تنهـا مـاند


پـای در معـرض حفـره اسـت، مراقب باشیم
کـوفــه آبستـن کفــر اسـت، مراقـب باشیـم


با ولـی باش مگـو راه ولایـت سخــت اسـت
آنکــه هـم پـای ولایـت نـرود بـدبخــت اسـت

این چه فتنه است که آفت زده ایمــان ها را
«اَیْـنَ عَمّــار» کـه روشـن بکنــد جــان هـا را.

 

«اَیْـنَ عَمّــار» کــه تـبـیـیــن حقــایق بکند**
«اَیْـنَ عَمّــار» کــه از دسـت شمــا دق بکند؟


خصم در گوشه نشسته است که تزویر کند
نکـنــد بــاز تــو را فـتـنــه زمـیــن گـیــر کـنــد

نکـنــد بــا شـتـــر مـعــرکــه هـمـــراه شـوی
نکـنـــد مـثـل «بنی ساعده» گـمــراه شـوی


خـصــم، خـصــم است ولو یار نمــاید خود را
در پــس دیــن تــو انـکــار نـمـــایـد خـــود را


دشمن این مرتبه قرآن سر نی خواهـد بـرد
آنکه مرد است به این مسئله پی خواهدبرد

نـیــزه نـیــزه اسـت ولـو بـر ســر او قـرآن هـا
کفر کفری است که بر خواستـه از ایمان ها

 
نیزه نیزه است و دراین قائله خون خواهد ریخت
کفر از این سجده بی مغز برون خواهد ریخت


شک نکن بعـد ولی روح ولا خواهد سوخت
کودکی در کبد کرب و بلا خواهد سوخـت...

عـد ولی روح ولا خواهد سوخت
کودکی در کبد کرب و بلا خواهد سوخـت...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ تاریخ پنج شنبه 10 دی 1394 ساعت 1:6 نویسنده نستوه |